فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Intelligence Quotient

ˌɪnˈtelədʒənsˈkwoʊʃnt ɪnˈtelɪdʒənsˈkwəʊʃnt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

مخفف این لغت IQ است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    روان‌شناسی سلامت روان ضریب هوشی، آی‌کیو، بهره‌ی هوشی
    • - Your intelligence quotient is a measure of your cognitive abilities.
    • - ضریب هوشی شما معیاری برای سنجش توانایی‌های شناختی شماست.
    • - His high intelligence quotient earned him a scholarship to a prestigious university.
    • - بهره هوشی بالای او باعث شد تا بورسیه‌ی تحصیلی در یک دانشگاه معتبر دریافت کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد intelligence quotient

  1. noun measure of intelligence
    Synonyms: caliber, compass of mind, IQ, mental age, mental caliber, mental capacity, mental ratio

ارجاع به لغت intelligence quotient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intelligence quotient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intelligence-quotient

لغات نزدیک intelligence quotient

پیشنهاد بهبود معانی